به گزارش کندو نیوز، ظرف روزهای اخیر در فضای مجازی فیلمی از محسن رجب پور بهعنوان نظرات تازهی او دستبهدست میشود این فیلم که در انتهای مطلب هم قابلمشاهده است مربوط به سال 95 بوده که به هر دلیلی دوباره بازنشر شده است.
حامد همایون دراینباره در اینستاگرام خود نوشت:
«عرض ادب
خیلی وقت بود که میخواستم پاسخی به حواشی زرد و نفرتانگیزی که برخی از همکاران و بهظاهر هنرمندانی که در فضای مجازی حین این ۳ سال تیم ما و همکارانمان رو مورد حملات شدید و مغرضانه خودشان قرار دادن بدم که انتشار بخشی از فیلم رونمایی آلبوم دوباره عشق و چیدن فقط تکهای از آن بازهم به شکل هماهنگ شده و مغرضانه منو مجبور کرد به پاسخ!
شما راجع به کسی حرف میزنی که تهیه کنندس نه کنسرت گذار صرف و نه مثل برخی دلال موسیقی کسی که از صفرتا صد یک قطعه از شعر و ملودی و تنظیم و میکس صاحبنظر و تز هست!
این روزها همهجا صحبت از مافیاست و ستاره کردن یک فرد با پول و بهزور تبلیغات!
چطوره که مافیای موسیقی خیلی از شماها رو انتخاب نکرده؟ چرا؟ شما که پرید از سواد موسیقی؟ شما که پرید از خلاقیت؟ شما که ظاهرتون هم خیلی برازندهتر از امثال من هست؟ آخه فقط شما درس موسیقی خوندید با شماهام! با شماهام که تا الآن حتی نتونستین یک قطعه فقط یک قطعه برای مردمتون بسازید!
با افتخار اعلام میکنم که دوتا داداش دیگه دارم به اسم محسن رجب پور و سامان امامی که از بعد آشنایی هیچ شبی نبوده که به خوشحال کردن مردم فکر نکنیم هیچ روزی نبوده که در جهت بهتر کردن فضای عمومی جامعه گام برنداریم! چطور شد که شما نتونستین چتر خیس بسازید؟ مجنون و به چشمات قسم نساختید! آیا تا الآن بهش فکر کردین؟
چطور شد که شما حتی یک قطعه مردمی و پرمخاطب و آرزوبهدل یک کنسرت و در حسرت همصدایی این مردم مهربان موندید؟ نکنه مردم بازور تبلیغات علاقه به موسیقی شخص خاصی پیدا میکنند؟ نکنه تیم ما پول خرج کرد تا کل مردم ایران ترانههای ما رو با شوقوذوق بیحدواندازه در کنسرتها فریاد بزنند؟ نکنه ماییم که پول خرج میکنیم تا با آهنگهای شاد ما برقصند و با فریب عام جامعه القا کنیم که بهبه چه آهنگ خوبیه!
حتماً شما هم خوندل خوردین؟ سر یه آهنگ یک ماه وقت گذاشتین چندین بار فضای تنظیم رو عوض کردین؟ آهان یادم نبود شما سبک نوین آوردین آفرین به شما؟ شما ته برنامهریزی هستین! یادم نبود که شما بودین که سر کلاس درس آموزشگاه کلی هنرجو تربیت کردین آهان شما بودین! شما بودین که مثل تهیهکننده ما ۱۵۰ اثر ملی موسیقی محلی موسیقی فولک تولید کردین! شما ارکستر ملی رو از رخوت و دیده نشدن تبدیل به یک ارکستر پویا و درآمدزا کردین!
راستی حتماً اگه شمام بودین دور دنیا همه کل ترانه هاتون رو یکصدا میخوندن حیف شد اینم از بدشانسی شماس آخه اصلاً موسیقی رو از روی شماها ساختن! اگه از حق خودم و تمام سالهایی که زحمت کشیدم بگذرم اجازه توهین به همکاران زحمتکشم و تمام زحمتکشان این عرصه نخواهم داد.»
توضیحات محسن رجب پور درباره ویدئوی جنجالی
اخیراً فیلمی از من بهعنوان نظرات تازهام منتشرشده که در همان فیلم و روی بنر پشت سر ما، نوشتهشده است سال 95.
نه اینکه امروز بخواهم نظراتی که در سال 1395 دادهام را رد کنم، نه؛ اما میخواهم از دستهایی بگویم که نبش قبر میکنند و در پیشینه صحبتهایی که قبلاً بیان کردهام، دنبال نکاتی میگردند تا جوسازیهایی کنند و آدرسهای غلط خودشان را بدهند که -به خیال خود- رقیبشان را بین اهالی موسیقی بد نشان دهند و برای خودِ کوچکشان جایگاه بسازند. هدف من از این نوشته، پاسخ دادن به برخی از این همکاران کوچک نیست؛ بلکه این فرصتی است که میخواهم برای اهالی دلسوز و واقعی موسیقی، در باب آنچه در این فیلم مطرح شد، توضیحاتی بدهم.
آنچه در آن جلسه بهعنوان «بیزنس هنر» دربارهاش حرف زدم، چیزی نیست که بنده ابداع کرده باشم! این مفهوم و پدیدهای است که در تمام کشورهای توسعهیافته و صاحبهنر هم چرخ این صنعت را به گردش درمیآورد. موسیقی پاپ وقتی با بخش وسیعی از مخاطب علاقهمند مرتبط میشود، طبیعتاً یک هنر-صنعت است که محصولی را عرضه میکند و هر فردی که وارد آن میشود، ملاحظات بازگشت سرمایه و سود خود را در نظر خواهد گرفت و این کاملاً طبیعی است؛ اما این به آن معنا نیست که من و شرکت «ترانه شرقی» صرفاً با این دید وارد کار هنر موسیقی شده باشیم.
جهت اطلاع همه دوستان عرض میکنم که شرکت ما تاکنون بیش از یکصدوپنجاه آلبوم در ژانرهای موسیقی کلاسیک، سنتی، محلی، فیوژن و پاپ تولید کرده که بسیاری از آنها از نظر بیزنسی هیچ توجیهی نداشته و با ضرر کامل همراه بودهاند. اینکه این آلبومها فروش چندانی نخواهند داشت، چیزی نبوده که من از قبل ندانم؛ اما با میل باطنی این آثار را منتشر کردهام؛ چراکه انتشار چنین آثاری را ضرر نمیدانم. این دِینی بود که من بهعنوان یک عاشق موسیقی ایران پرداخت کردهام و همچنان خواهم کرد.
بسیاری از آلبومهایی که منتشر کردهام، نهتنها هیچ عایدی مالی نداشتهاند، بلکه برایشان بهصورت شخصی هزینه کردهام؛ اما برای آلبومی از جیب خرج میکنم که در ژانر موسیقی ملی، موسیقی فیوژن یا موسیقی اقوام بوده و ارزش هنری داشته باشد؛ نه یک اثر پاپ که کپی دست چندم موسیقی پاپ دهه پنجاه است. این توضیح را برای بعضی از خوانندگان و آهنگسازان موسیقی پاپ میدهم که احیاناً با جوهای ایجادشده هم ذات پنداری میکنند و ناراحتاند که چرا بنده به تقاضای انتشار آلبوم یا برندینگ آنها پاسخ مثبت ندادهام. من اگر میگویم این آلبوم یا این سبک موسیقی ضرر است، یک تجربه سیساله پشت خود دارم. روزانه چندین موزیسین جوان برای تهیهکنندگی آثارشان به بنده مراجعه میکنند و چیزی را ارائه میدهند که واجد ویژگی خاص هنری یا اقلاً تازگی نیستند. معلوم است که سرمایهگذاری برای چنین آثاری دوسره ضرر است؛ اما اگر بدانم حضورم به هر عنوان به موسیقی فاخر مملکت کمک خواهد کرد، حتماً با همه وجود دریغ نخواهم کرد.
من سی سال از عمرم را پای این کار گذاشتهام و دهها آلبوم تولید کردهام؛ اما مردم شاید فقط ده مورد از آنها را میشناسند و مرا با آنها میسنجند. بخش بزرگی از این آلبومها فولک و به زبانهای ترکی، کردی، مازندرانی و... هستند. ما کلی برنامه از گروههای موسیقی محلی و موسیقی کلاسیک و گروههای فیوژن داریم. آخرین آلبومی هم که تولید کردیم، آلبومی است به نام «از نهان تا بیکران» از خانم نیلوفر محبی.
علی پهلوان، محسن رجب پور، حامد همایون و سامان امامی
خیلی از اینها که میگویم، در مصاحبههای من به آنها اشارهشده اما آنها که هدفهای خودشان را دنبال میکنند، به آنها نمیپردازند. آنها همان یک نکته کلی که من درباره تجارت در هنر گفتهام را میگیرند و با تکههای مختلف آن مصاحبه و کولاژ آنها کنار یکدیگر، یک نکته منفی در میآورند و القا میکنند که فلانی فقط به دنبال پول است، بدون در نظر گرفتن هنر و حتی طوری وانمود میکنند که انگار من به دنبال نابودی موسیقی فاخر هستم! آنها میخواهند محسن رجب پور را سمبل این پدیده اجتماعی معرفی کنند و خود پشت این اسم قایم شوند. دلیل این انتخاب هم مشخص است: محسن رجب پور همواره پیشرو بوده و از کف بازار موسیقی و کاستفروشی در لالهزار شروع کرده و سی سال از عمر خود را صرف آموختن این کار کرده و یک کارنامه موفق دارد که بهراحتی قابلبررسی است؛ اما توسط بعضی و به خاطر سروصدای بسیاری که ایجادشده، همواره طوری وانمود شده که رجب پور فقط «گروه آریان» و «بنیامین» و «حامد همایون» است، نه آن یکصدوپنجاه آلبوم دیگر و حمایت از دهها هنرمند موسیقی محلی و ملی و فیوژن و کلاسیک.
من البته از گروه آریان و بنیامین و حامد همایون دفاع میکنم و با افتخار پشت آنها میایستم؛ چراکه آنها هرکدام در دوره خودشان پیشرو و بهروز بودند، نه کپی از دیگران یا تقلید موسیقی دهههای قبل.
نکته آخر: لازم است آنچه را که در اوایل صحبتم گفتم، دوباره تکرار کنم: آنچه من در اینجا نوشتهام، پاسخ به رقبای حقیری که فیلمی تقطیع شده از من را منتشر کردهاند نیست؛ گزارشی به شما عاشقان موسیقی است. من، محسن رجب پور، همچنان که تاکنون هم تلاش کردهام، با تمام توان در خدمت معرفی جوانان بااستعداد و چهرههای بزرگ و فاخر موسیقی خواهم بود. عزت و ذلت دست خداوند است.